بالاخره بعد از مدت ها انتظار ، بازی ” Watch dogs : legion ” منتشر شد و مانند بیشتر بازی های کمپانی فرانسوی یوبیسافت ، افرادی که این بازی را تجربه کردند ، به دو دسته تقسیم شدند : گروه اول افرادی که عاشق “Watch dogs : legion ” هستند و گروه دوم افرادی که از آن متنفرند و به آن لقب فاجعه دادند . البته در مورد این بازی گروه سومی هم وجود دارند که بنظرشان نسخه جدید واچ داگز ، شاید از تمام پتانسیل های موجود استفاده نکرده باشد ، اما بازهم یک بازی بسیار سرگرم کننده است که می تواند شما را برای ساعت های پای خودش نگه دارد . در ادامه با بازی کی ، در نقد و بررسی ” Watch dogs legion ” همراه باشید .
نگاهی مختصر به داستان Watch Dogs Legion
داستان “Watch dogs : legion ” در آینده ای نزدیک و در شهر لندن جریان دارد . جایی که پایتخت انگلستان به علت برخی فعالیت های تروریستی ، تقریبا سقوط کرده و یک شرکت نظامی به نام “Albion” ، اکنون در حال اداره لندن است . در راس این شرکت رئیسی ظالم قرار دارد که توزیع مواد مخدر ، سلاح و عملیات قاچاق انسان در شهر را به کمک برخی مقام های فاسد دولتی و یک متخصص فناوری کار کشته اداره می کند . شما در نقش یک هکر در تیم نام آشنای ” ” Deadsec فعالیت می کنید . هدف اصلی این تیم ، این است که با انجام یک سری فعالیت ها افکار عمومی را بر علیه “Albion ” تحریک کنید تا این گروه تروریستی سرنگون شود و آزادی به لندن بازگردد . اما برای انجام چنین کار بزرگی ، نیاز به یک تیم بزرگ خواهید داشت و باید در شهر لندن ، به دنبال افراد با توانایی های مختلف بگردید و آن ها را به استخدام DeadSec درآورید .
جمع آوری تیم
جستجو برای افراد جدید و استخدام آن ها در تیم ، کاری جالب و زمان بر است . شما می توانید در پیاده رو راه بروید و مردم را اسکن کنید و یا با هک کردن دوربین های امنیتی ، به مردم نظارت کنید و از توانایی های مفید و نقطه ضعف های آن ها آگاه شوید و هرکس که به نظرتان برای تیم مناسب تر بود ، به استخدام در بیاورید . بطور مثال شاید به یک مکانیک پیر برخورد کنید که با آچار خود ، ضربات سنگینی به دشمنان وارد می کند ، اما در عوض به علت سن بالا ، توانایی تحرک و مقاومت در برابر ضربه بالایی نداشته باشد . ممکن است یک پزشک به علت داشتن یونیفرم ، برای زمانی که نیاز به مخفی کاری در بیمارستان دارید مفید باشد و یا به علت داشتن بیهوش کننده در مواقعی که نباید دشمنان را بکشید به کارتان بیاید ، اما در عین حال ممکن است این پزشک ، یک قمارباز باشد که به راحتی پول تیم “Deadsec” را در شرطبندی ببازد . یک پرورش دهنده زنبور ، میتواند با استفاده از Cyberbees” ” ( زنبورهای سایبری ! ) حسابی دشمنان را اذیت کند ، اما در عوض چون نمی تواند سکسکه کردن خود را کنترل کند ، در مراحلی که سعی می کنید با مخفی کاری جلو بروید ، باعث می شود دشمنان متوجه حضور شما شوند و نقشه هایتان نقش بر آب می شود ! هر سفر در شهر , فردی جدید را به لیست خرید برای استخدام در تیم اضافه میکند . تمام شهروندان بایو ” Bio ” منحصر بفردی دارند که شامل اطلاعات مفیدی در مورد آن ها می شود و گاهی پیش می آمد که مدت زمان زیادی را در بازی فقط مشغول خواندن بایو شهروندان می شوید تا مفید ترین فرد را برای تیم پیدا کنید . بطور مثال یک پلیس بازنشسته ، همچنان دارای دوستان و ارتباطاتی در اداره پلیس است و استخدام او به معنی این است که اگر به زندان بیفتید ، مدت زمان حبس کشیدن برای شما کاهش خواهد یافت . ممکن است از بایو فرد متوجه شوید که او در فعالیت های خیرخواهانه شرکت می کند و بطور مثال برای افراد بی سرپناه لباس تهیه می کند ، تبریک میگویم !! با به استخدام در آوردن این فرد دیگر نگران این که چی بپوشید نخواهید بود ! هر شهروند یک برنامه روزانه دارد و با شهروندان دیگر در ارتباط است . حتی نگهبانان دشمن بصورت بیست و چهارساعته کار نمی کنند و بعد از اتمام شیفت کاری، در شهر با لباس شهروندان معمولی دیده می شوند . این نکته در عین حال که یکی از جزییات جالب بازی است ، می تواند فرصت خوبی برای شما باشد تا نگهبان دشمن را ، در مناطقی از شهر که تحت نظارت دشمن نیست ، در لباس شهروندان معمولی از بین ببرید . گاهی اوقات در بازی پیش می آید با فردی برخورد می کنید که قبلا با او ملاقات داشته اید و اگر بطور مثال به او کمک کرده باشید نسبت به شما دیدگاه مثبتی دارد و یا اگر دوستش را مورد حمله قرار داده باشید ، دیدگاه او به کلی متفاوت خواهد بود .
هک و نفوذ
مانند سانفرانسیسکو در Watch Dogs 2 ، لندن در Legion مکان خوبی برای گذراندن وقت است. من هرگز خودم واقعاً به شهر لندن نرفته ام ، اما چیزی كه در نقد و بررسی رسانه های خارجی دیدم ، اين بود كه محیط بازی آن قدر وفادار به مكان واقعي است كه بتوان بدون بررسي نقشه ، به گشت و گذار در شهر پرداخت !
اکثر ماموریت ها در دنیای باز Legion کاملاً مشابه است: نفوذ مخفیانه به ساختمان های امن و مناطقی که پر از محافظ ، دوربین و سایر تجهیزات امنیتی است. با وجود این که شکل مناطق ماموریت معمولاً تفاوت زیادی ندارد، اما نفوذ های هیجان انگیز به مکان ها ، هک کردن دوربین های امنیتی برای جاسوسی در محل ، علامت گذاری محافظ ها ، جذب چیدمان ها و فعال سازی تله ها هنوز هم بسیار رضایت بخش است. با استفاده از گجت هایی که برای همه اعضای تیم شما در دسترس است و هم چنین به علاوه هر مهارت ویژه ای که مخصوص آنها باشد ، می توان از بسیاری از مکان های ماموریت از جهت های مختلف و به روشهای مختلف استفاده کرد. شما می توانید یک ربات عنکبوتی نیمه خزنده را از طریق دریچه ها یا یک هواپیمای بدون سرنشین از پشت بام و یا از پنجره ها به داخل ساختمان ها بفرستید تا تجهیزات امنیتی را از کار بیندازد ، و سپس دزدکی وارد ساختمان بشوید، دشمنان را در خفا سر به نیست کنید یا وقتی حواسشان پرت شده است، مخفیانه عبور کنید.
اگر دلتان نمی خواهد آنقدر پنهانی عمل کنید، که معمولاً این چنین است، می توانید با به پرواز در آوردن پهباد مأمور خود، به پشت بام با ایجاد یک میانبر تا جایی که ممکن است به هدف تان نزدیک شوید. یا این که فقط می توانید با ایجاد درگیری و با اسلحه مبارزه کنید. همانند بازی های قبلی Watch Dogs ، بهترین حس زمانب به شما دست می دهد که کل ساختمان را از تهدیدات از راه دور پاک سازی کنید و تمام داده های به جا مانده از سرقت را در حالی که با حفط ایمنی در خارج از ایستاده اید ، از بین ببرید. همچنین هنگامی که مشکلی پیش می آید ، آژیرها به صدا در می آیند و نگهبانان در وضعیت هشدار قرار میگیرند ، بازی بسیار سرگرم کننده می شود و برای فرار باید درگیر یک نبرد بزرگ و هیجان انگیز شوید.
بهترین قسمت بازی در قسمت شخصیت ها این است که شما را از شر راه هایی که در هنگام بازی تک نفره مجبور به انجام آن هستید خلاص می کند. به عنوان مثال ، در Watch Dogs 2 همیشه وقتی در هنگام بازی در نقش مارکوس هلووی کسی را می کشتید، ناراحت کننده بود و داشتن یک اسلحه برای قهرمان اصلی جذاب عجیب به نظر می رسید. هالووی به حدی مرد خوبی بود که حتی اگر کسی را یه طور تصادفی می کشت روی شخصیت وی احساس می شد ، چه برسد به این که از روی عصبانیت و خشونت دست به کشتن بزند.
“ناهماهنگی محرمانه ” اصطلاحی بسیار جذاب است که توسط Clint Hocking ، برای توصیف لحظاتی که داستان یک بازی با گیم پلی آن در تضاد باشد ، به کار برده می شود ، مانند هالووی قبل از داشتن یک مکالمه هوشمندانه و جذاب ، با ماشین از روی جمعیت بی گناه رانندگی می کند یا به سر پلیس شلیک می کند . بنابراین مناسب است که Hocking ، مدیر بازی Watch Dogs Legion ، از این مسئله در اینجا جلوگیری کند. بسته به نوع ماموریت و روحیه خودتان ، می توانید کسی را از تیم خود انتخاب کنید تا یک قهرمان، یک فرصت طلب یا یک شیاد خبره و کامل باشد بدون اینکه مجبور باشید همه این ویژگی ها را در سر یک شخصیت واحد جمع کنید.
در ابتدا ، خدمه من عمدتا از افراد بی تجربه بودند ، اما طولی نکشید که من شروع به ساختن بدن ها با استفاده از شخصیت های دیگر کردم. من یک جاسوس سابق MI6 را به لیست خود اضافه کردم و او را مسلح به یک تپانچه دارای صدا خفه کن و یک ساعت جالب که به او اجازه می دهد سلاح های دشمن را مسدود کند کردم. او از نوع جیمز باند است که تردیدی به خود راه نمی دهد تا سر محافظانی را که مانع او می شوند را هدف قرار دهد. این فقط بخشی از نمایش است. من یک قاتل حرفه ای را نیز در جوخه ام قرار داده ام که پس از تعقیب شبانه او و مشاهده چاقو کشیدن او بر سر چند شهروند نگون بخت در پارک ،او را استخدام کردم. من حتی یکی از اعضای آلبین را به خدمت گرفتم که لباس فرم او به من اجازه می دهد بدون جلب توجه زیاد در ساختمان های امن گشت بزنم. اگر کسی در کنارش گلوله بخورد یا در اثر انفجار بمیرد به نظر نمی رسد که خیلی دچار وحشت و اضطراب شود. انجام ماموریت با آن مامورین کاملاً در شخصیت احساس می شود و در صورت نیاز به روشهای بدون خشونت می توانم به شخص دیگری را استخدام کنم.
پهباد ها
همانطور که چند ساعت طول کشید تا شروع به جمع آوری تیم خود کنم ، مدتی طول کشید تا بتوانم با تعداد بسیار زیاد هواپیما های بدون سرنشین در Legion آشنا شوم. هواپیماهای بدون سرنشین در همه جا وجود دارند، برای مثال وقتی سربازان هنگام شناسایی شما آن ها را آزاد می کنند، یا هنگامی که در حال فرار با ماشین هستید به دنبال شما فرستاده می شوند و یا هنگامی که شما به شدت تلاش می کنید تا یک سرور را هک کنید یا برخی از داده ها را بارگیری کنید و شما را با گلوله و گاز اشک آور و موشک منفجر می کنند. من از جنگیدن با هواپیماهای بدون سرنشین متنفرم – آنها اساساً مانند حشرات پرنده غول پیکر ، یکی از دشمنانی که اصلا مورد علاقه من نیستند. در یک نقطه از Legion ، در حالی که سعی داشتم از یک هواپیمای بدون سرنشین خودی در برابر حملات دسته های پهپادهای دشمن محافظت کنم ، یکی از آن ها را خلبانی کردم.در Legion واقعاً همه کار را با هواپیماهای بدون سرنشین انجام می دهند و من اصلا نمی توانستم تحمل کنم.
اما همانطور که مهارت های بیشتری را برای تیمم باز کردم ، عصبانیت من از هواپیماهای بدون سرنشین به آرامی تبدیل به قدردانی شد ، زیرا من می توانستم آنها را غیرفعال کنم و یا آنها را ربوده و خلبانی کنم و حتی هوش مصنوعی آن ها را در برابر دشمنانم قرار دهم. حالا ، شنیدن صدای سربازی که می گوید او یک هواپیمای بدون سرنشین را به دنبال من می فرستاده است ، برای من بسیار شیرین است. رفیق، تو فقط سلاح دیگری به من می دهی تا تو را نابود کنم. اگر افراد بد هواپیما هواپیماهای بدون سرنشین را به دنبال من نفرستند ، من هواپیماهای تصادفی را که در اطراف منطقه پرواز می کنند را هک می کنم. من خود یک هواپیمای بدون سرنشین هستم.
من حتی یک متخصص هواپیماهای بدون سرنشین در تیمم دارم ، شخصی به نام فالون. او می تواند هواپیمای بدون سرنشین خود را احضار کند و می تواند آن را از راه دور هدایت کند و شوک الکتریکی به دشمنان وارد کند که دشمنان را با یک انفجار تار و مار کند. او همچنین می تواند هواپیمای بدون سرنشین دوم را به هوا بلند کند که دشمن را به طور هدفمند را غوطه ور در آتش می کند و ناتوان می کند. بعلاوه ، مهارت های آنلاک شده تیم من است که به او اجازه می دهد یک هواپیمای بدون سرنشین دشمن را منهدم و غیر فعال کند، یا یک جنگنده دوم را فرمانده کند و به جنگنده سوم را بر روی خلبان خودکار بگذارد تا برای او بجنگد. این پنج هواپیمای بدون سرنشین مختلف که تحت فرماندهی Fallon هستند در یک مبارزه تنها چند ثانیه در دسترس هستند. هواپیماهای بدون سرنشین از مزاحمت به محور نفوذ و استراتژی جنگی من تبدیل شدند و ستاره تیم من شد. او اساساً اکنون قهرمان من است ، زیرا من بیش از دیگران از او استفاده می کنم. این موضوع که او یک پسر شگفت انگیز در نتیجهی تولید نسل تصادفی است اذیت کننده نیست: سر او با میخ، صورت و گوش هایش پر از سوراخ و پیرسینگ ، و همچنین ریش خاکستری بلند ، خال کوبی صورت و رژ لب سیاه. در مجموع همه چیز فکر می کنم فالون را حتی بیش از مارکوس هالووی دوست دارم.
متأسفانه ، من با پازل هایی به سبک Pipe Mania که یک فعالیت اصلی در Watch Dogs Legion است ، سرگرم نمی شوم ، که در آن شما یک مدار را با چرخاندن قسمت های مختلف برای رسیدن به تنظیمات صحیح کامل می کنید (که اخیراً در Half-Life: Alyx دیده شده ). Legion با این معماها چند کار نوآورانه انجام می دهد، مانند طراحی آنها در جلوی عمارت و یا ایجاد حلقه ای از آن ها در اطراف چندین طبقه از آسمان خراش؛ بنابراین شما نیاز دارید که هواپیما های بدون سرنشین را هدایت کنید، دوربین ها را هک کنید و یا یک عنکبوت رباتی را هدایت کنید تا بفهمید چگونه این معما به طورکامل حل می شوند. آنها اما آنها هنوز هم خسته کننده هستند زیرا ان ها به طور اعصاب خورد کنی زیاد مورد استفاده قرار می گیرند – حتی بخشی که در مورد درگیری بین رئیس ها است. آیا می خواهید معمای Pipe Mania را حل کنید در حالی که توسط بسیاری از سربازان و هواپیماهای بدون سرنشین مورد حمله قرار می گیرید؟ من که نکردم.
من هرگز واقعاً وارد داستان نشدم، با این وجود چیزی که کاملاً مربوط به شما می شود توسط باگلی که هوش مصنوعی سریع سخنگوی DedSec و لحنی کاملا کنایه آمیز دارد که قبل از ماموریت ها ، در حین انجام مأموریت ها ، بعد از مأموریت ها ، جزییات را برای شما را خلاصه می کند – او به اندازه بعضی از ربات های پر حرف که می توانم نام ببرم بد نیست، اما او هرگز واقعاً ساکت نمی شود. از آنجا که شما به جای هر یک از اعضای تیم خود بازی می کنید ، تعامل کمی با باگلی وجود دارد – تقریباً هر آنچه که او پیشنهاد می دهد با هر شخصیتی که در آن زمان با آن بازی را دنبال می کنید ، خوب است. در طول مبارزات اصلی باید یک انتخاب واحد انجام شود ، در غیر این صورت ، شما فقط لیستی از کارها را دنبال می کنید ، اهداف را کامل می کنید و مورد قبول واقع می شوید.
در جمع روسای بزرگ بد نیز تفاوت کمی وجود دارد: آنها به طور طعنه آمیزی شیطان صفت هستند.یک رئیس آلبینی که فردی را در حین ملاقات می کشد تا فقط نشان دهد که چقدر در کارش جدی است و یا شخصی شرور و خطرناک ، گانگستر بی رحمی که عملیات برداشت اعضای بدن و خرید و فروش آن را اداره می کند ، و رهبر مرموز Zero Day که تحت شعار ” برای نجات این شهر ابتدا باید آن را نابود کنم “فعالیت می کنند، شعاری که فکر می کنم پیش تر در فیلم های بتمن استفاده شده است. رمز و راز Zero Day به خیلی جذاب نیست ، اما باعث شد حدس بزنم (در واقع به اشتباه) چه کسی پشت همه اینها بوده است ، بنابراین حتما چیزی است.
و بله ، چند لحظه در Legion وجود دارد که دیدگاه سیاسی ارائه می دهند. معترضین خیابانی را مشاهده می کنید که علیه شهروندان فوق العاده ثروتمند، شهروندان بی کار در مورد اتوماسیون و از دست دادن شغل خود و افرادی که بی رحمی پلیس (آلبین) را فریاد می زنند ، صحبت می کنند ، که شدیدترین و نظر خریداران انتقادهایی نیستند که مورد انتظار ما بود ، همان طور که ما اخیراً بیشتر و بیشتر دیده ایم ، افراد زیادی وجود دارند که به نوعی طرفدار این موارد هستند. همچنین چند مأموریت خاص برای کمک به مهاجران فاقد سند قانونی وجود دارد ، مانند فراری دادن آنها از زندان یا تهیه گذرنامه جعلی برای آن ها تا بتوانند در لندن بمانند. حتی در یک مأموریت برای جلوگیری از اخراج شهروندان بازداشت شده غیرقانونی از هواپیما استفاده می کنید. در واقع یک پیام سیاسی قوی و منسجم در بازی وجود ندارد و قطعاً بررسی این مسائل واقعی نیست ، اما Watch Dogs Legion حداقل احساس حمایت از مهاجرت می کند.
من در زمینه فنی به هیچ مشکلی مهمی برخورد نکردم ، و Legion با قرار دادن تنظیمات گرافیکی روی ترکیبی از بالا و بسیار بالا در GeForce RTX 2080 من کاملاً روان اجرا شد ، به غیر از برخی از افت های گاه به گاه فریم ها بعد از چند ساعت بازی مداوم و یک کرش که باعث شد من مجبور شوم یک مأموریت در اواخر بازی را از اول بازی کنم. وقتی صحبت از فیزیک و هوش مصنوعی می شود ، مقدار قابل توجهی از مشکلات وجود دارد که موجب آزار می شود ، اگرچه گاهی اوقات به لحظه های خنده داری منجر می شد مانند وقتی که یک ماشین به دور خود می چرخد انگار روی فنر است یا هنگامی که یک شخصیت فرعی داستان در یک راه رو گیر می افتد. من خط اصلی داستان و برخی از برنامه های فرعی را در حدود 30 ساعت به پایان رساندم ، در حالی که هنوز کارهای زیادی را انجام ندادم ، مانند شکار کلکسیونی (برای یک نقشه دیگر Ubisoft پر از آیکون آماده شوید) و سایر ماموریت های جانبی و سرگرمی های زیادی وجود دارد که در شهر لندن منتظر شماست. ایجاد هرج و مرج در وسایل نقلیه کنترل از راه دور ، اسکن بی پایان داده های شهروندان برای ماموریت های بعدی مورد علاقه خود یا ورود به مناطق امن فقط برای دیدن آنچه در آنها است و یا حتی بدون مأموریت گشت و گذار كردن.
مهمترین جنبه Legion سرگرم کننده بودن آن است. این موضوع کفه ترازو را به سمت برتری های بازی سنگین تر می کند و مطمئناً این تنها چیزی است که واقعاً مهم است. نقشه دارای جزییات دقیقق و زیاد است و پر از معماهای محیطی است تا با کمی کمک از سوی هواپیما های بدون سرنشین آنها را حل کنید. Legion از نظر فنی کمی خشن است ، اما روش آن به این سبک ایده خوبی است که لحظه به لحظه گیم پلی Watch Dogs را حتی بیشتر از سری GTA جدا می کند. و سرانجام ، تعداد زیاد تجهیزات ، اسلحه ، لباس و سبک های عملیاتی این اطمینان را به شما می دهد که بندرت خسته کننده خواهد شد.